حدود دو سال پیش گروهی از فعالان محیط زیست که برای «موسسه حیات وحش میراث پارسیان» کار میکردند و به خاطر تلاشهای مثال زدنی در محافظت از یوزپلنگ ایرانی شناختهشده بودند، به اتهام جاسوسی دستگیر شدند.
سپاه پاسداران مدعی است که اعضای این موسسه اطلاعات حساس محیط زیستی را برای دستگاههای اطلاعاتی «کشورهای متخاصم» جمعآوری کرده و با استفاده از دوربینهای تلهای مشغول رصد برنامه موشکهای بالیستیک ایران بودهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از نه نفری که دستگیر شدند، یکی کاووس سید امامی بود که دو هفته پس از دستگیریاش به طرز شبهه انگیزی درگذشت و گفته شد که خودکشی کرده است. سایرین هم از آن هنگام تا کنون در «حبس موقت» بودهاند و اگر به خاطر اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» مجرم شناخته شوند با مجازاتهای جدی روبرو خواهند بود.
محاکمه آنها در پشت درهای بسته در جریان است و ادعا شده که اتهاماتشان به مسائل «امنیت ملی» برمیگردد و حساستر از آن است که بتواند در فضای عمومی مورد بحث قرار بگیرد.
اما سناریوهای غریب جاسوسی که رسانههای مربوط به سپاه مطرح میکنند خبر از آن میدهد که بخشی از اتهامات موسسه حیات وحش میراث پارسیان احتمالا به داشتن شبکهای گسترده از همکاران بینالمللی همچون سازمان «پنترا»، خیریهای که به حفاظت از گربهسانان بزرگ اختصاص دارد، مربوط میشود. این سازمان مشهور بینالمللی توسط توماس کاپلان بنیان نهاده شده، میلیاردری در نیویورک که هم به محیط زیست علاقه دارد و هم سیاست — یکی موضوعی وحدتبخش و دیگری موضوعی جداییافکن.
حمایت آقای کاپلان از گربهسانان بزرگ در سراسر جهان احتمالا ربطی به فعالیتهایش علیه ایران، انتقاداتش از رهبران ایران و برنامه هستهای این کشور و روابطش با اسرائیل، عربستان و امارات ندارد. اما سیستمی بدگمان که درگیر نبرد با قدرتهای جهانی است عشق دشمن سیاسی خود به یوزپلنگهای دلربایش را درک نمیکند.
ایمیل کاووس سید امامی به هیات مدیره بنیاد پارسیان در سپتامبر ۲۰۱۷ درباره تصمیم آنها مبنی بر قطع همکاری با پنترا در پی سخنرانی تام کاپلان در سپتامبر ۲۰۱۷. این ایمیل اخیرا توسط خانواده سید امامی منتشر شد.
تجربه کاری من در ایران سردرگم کننده بود. به عنوان کارشناس محیط زیستی مقیم خارج کشور به دعوت دولت رئیسجمهور حسن روحانی برای یک مسئولیت عالیرتبه به خانه برگشتم. اما سپاه که به عنوان دولت سایه ایران فعالیت میکند مرا متهم به جاسوسی برای موساد، سیا و امآی۶ کرد.
من به جز ایران شهروندی کشور دیگری را ندارم اما آنها مدعی شدند که به عنوان یک دو تابعیتی به سیستم «نفوذ» کردهام تا با مشاورههای عامدانه غلط و تصمیمات بد امنیت ملی را به خطر بیاندازم. اتهامات من باورنکردنی بود مثلا اینکه میخواستم با دستکاری در آب و هوا باعث کمبود آب شوم.
پیش از رفتن به ایران میدانستم که کار کردن در این مقام، آن هم در سیستمی که با آن ارتباط سیاسی قبلی نداشتهام، با دشواری همراه خواهد بود. اما هرگز فکر نمیکردم انگ خیانت بخورم و به این سرعت قربانی بازیهای داخلی و بینالمللی قدرت شوم. حتی بعد از استعفا و ترک ایران کارزار تهمتهای تندروها علیه من ادامه دارد.
این رفتار عجیب و غریب تا حدودی ریشه در جهل و فقدان دانش فنی دارد. این ادعا که میشود میتوان با دوربینهای تلهای فعالیتهای موشکی را رصد کرد و یا میتوان اینگونه در آب و هوا دستکاری کرد به کلی مضحک است.
تبلیغات سپاه و بازی قدرت علیه دولت روحانی که مرا به استخدام کرده بود و به بیگناه بودن اعضای موسسه حیات وحش میراث پارسیان باور دارد از دیگر عوامل این رفتار تهاجمی هستند. اما این سطح آزاردهنده از پارانویا دلیل دیگری نیز دارد که کمتر به آن توجه میشود.
هم ایران و هم مخالفین آن به روشنی متوجه قابلیت محیط زیست به عنوان سلاحی علیه امنیت ملی شدهاند. عصبانیت از مجموعهای از مشکلات زیستمحیطی در سراسر کشور میتواند باعث اتحاد مردم شود.
آگاهی روزافزون محیط زیستی و فشار عمومی ناشی از آن برای ایران نگران کننده است و آن را به امنیتی کردن فضای محیط زیستی ترغیب میکند.
از طرف دیگر، دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیز حوزه محیط زیست را سیاسی میکنند و از انتقاد از مدیریت محیط زیست ایران به عنوان ابزاری برای تشکیل گروههای مخالف استفاده میکنند. اما این استراتژی سیاسیسازی حوزه محیط زیست فقط محدود به حلقههای مخالفین ایرانی داخل و خارج نیست.
رئیسجمهور آمریکا به تغییرات اقلیمی اعتقاد ندارد، یکی از لابیایستهای سابق صنعت زغال سنگ را به ریاست سازمان حفاظت محیطزیست آمریکا گمارده و توافق پاریس را ترک کرده است. با این همه دونالد ترامپ به همراه وزیر خارجهاش، مایک پومپئو، و نماینده ویژهاش در امور ایران، برایان هوک، ظاهرا توجه ویژهای به مشکلات زیستمحیطی ایران دارند، همان کشوری که میخواهند آنرا از لحاظ اقتصادی فلج کنند.
بنیامین نتانیاهو هم به نظر نگرانِ مرگِ «دریای مرده» (بحرالمیت) در مجاورت خودش و دسترسی فلسطینیان به آب نیست. اما برای مردم ایران پیغام ویدیویی میفرستد و از بحران آب ابراز نگرانی میکند. او در سخنانش ایران را متهم میکند که برای شهروندانش آب تامین نکرده و پیشنهاد میدهد که دانش کشورش در مورد آب را در اختیار ایرانیان قرار دهذ و وعده میدهد که میخواهد جان مردم کشوری را نجات دهد که آن را شاخصترین دشمن خود مینامد.
این اظهارات سیاست زده دشمنان جمهوری اسلامی باعث شده بدبینی آن شدت گیرد و تئوریهای توطئه در مورد استفاده از مقولههای محیط زیستی برای عملیات علیه ایران افزایش یابد. این چرخه سیاسیسازی-امنیتیسازی باعث برآمدن رفتاری مضر شده که نتیجهاش سردرگمی و سرخوردگی متخصصان محیط زیست کشور، ۹۰۰ سمن رسمی محیط زیستی و شهروندانی شده که دغدغه محیط زیستی دارند.
من هیچ نقشی در تصمیماتی که در واشنگتن و اورشلیم گرفته میشد نداشتم اما در طول بازجوییها مدام با یک سوال روبرو میشدم: «چرا کشورهایی که ایران را تحریم میکنند و هر کاری علیه ما انجام میدهند اینقدر نگران آب و محیطزیست ما هستند؟»
با توجه به این تجربه میتوانم تصور کنم که وقتی اعضای موسسه حیات وحش میراث پارسیان متوجه سخنان بنیانگذار«پنترا» علیه ایران در یکی از سخنرانیهایش در نیویورک در سپتامبر ۲۰۱۷ شدند با چه حالی روبرو بودند.
چند هفته بعد، این گروه نامهای به رئیس «پنترا» نوشته است و در مورد اتهامات «بهکلی بیپایه» و «توهینآمیز» راجع به ایران و «مردمش» ابراز نگرانی کرده است. در این نامه، موسسه حیات وحش میراث پارسیان همکاری کاپلان با سازمان «یوآنی» (اتحاد علیه ایران هستهای) که گروه لابی علیه جمهوری اسلامی است را هم زیر سوال برده است.
نامه بنیاد پارسیان به لوک هانتر، رئیس وقت پنترا در اکتبر ۲۰۱۷ چند ماه پیش از دستگیریها در واکنش به سخنرانی تام (توماس) کاپلان و اظهارات او علیه ایران. این نامه اخیرا توسط خانواده سید-امامی عمومی شده است.
من نمیدانم در زندان بر سر اعضای موسسه حیات وحش میراث پارسیان چه آمده است اما حدس میزنم که در طول محاکمات خود مدام با یک سوال مواجه شده باشند: «چرا یک میلیاردر یهودی آمریکایی که خرج سازمانی ضدایرانی را میدهد اینقدر نگران حفظ یوزپلنگهای ایران است؟»
بازیهای بیمبالات سیاسی و امنیتی با محیط زیست باعث موجب به مخاطره افتادن اعمال خالصانه و مشروع و حتی جان فعالین بیگناه محیط زیست میشود. حمایت از محیط زیست و طبیعت جرم نیست اما سیاسیسازی و امنیتی کردن حوزه محیط زیست برای اهداف خودخواهانه، حتما باید مجرمانه تلقی شود، چه در راه دفاع باشذ و چه حمله.
این دیدگاه در وبلاگ شخصی کاوه مدنی به انگلیسی منتشر شده و این نوشته برگردان فارسی آن است. متن انگلیسی توسط ایشان در اختیار روزنامه ایندیپندنت فارسی قرار گرفته.